نوشته اصلی توسط
saman.21
سلام من پسری 21 ساله هستم و چند روز پیش پدرم تنظیمات پیام کوتاه گوشیش به هم ریخته بود و گوشیش رو داد به من تا تنظیماتش رو درست کنم. خیلی اتفاقی یکی از پیام کوتاه هاش رو باز کردم و نام مخاطب نشون میداد که طرف دختره با خودم گفتم چیز مهمی نیست ولی دیشب از نگرانی خوابم نمیبرد امروز صبح یواشکی گوشی پدرم رو برداشتم و تمام اس ام اس های اون مخاطب رو خوندم . حرفی از رابطه جنسی و اینجور چیزها توش نبود ولی چند بار در باره دلتنگی ملاقات حرف زده بودن و اینکه نمیدونن عاقبتشون چی قراره بشه . جالب اینجاس که اسم من هم توی اون اس ام اس اولی که دیدم بود و این یعنی اون زن از وجود من و مادر و خواهر کوچکترم باخبره.
توی اس ام اس هایی که امروز صبح یواشکی خوندم تونستم حدس بزنم که اون زن صمیمی ترین دوست مادرمه . دوست خونوادگی هستیم . من با پسر اون زن بیشتر از 9 ساله که دوستیم و پدر هامون هم همینطور .
اول فکر میکردم که چیز مهمی نیست ولی حالا که دارم رفتارای پدرم رو پیش خودم مرور میکنم حس میکنم اگه با اون زن یا حالا هر زن دیگه ای رابطه داشته خیلی راحت میتونسته این کارو انجام بده و هیچ کس هم شک نکنه. خیلی وقت ها مادرم که میخواست جایی بره به بهانه این که یه زن تنهاست منو همراهش میفرستاد و خواهر کوچکترم هم همراهمون می امد و خونه برای اون خالی بود.
الان نمیدونم باید چیکار کنم . خیلی دارم به این فکر میکنم که باید این رابطه رو فاش کنم یا نه. اگه رابطه فاش بشه برای مادرم بد میشه . اگه کار به طلاق کشیده بشه مادرمه که توی سن بالا یه زن مطلقه میشه . آبروی خونواده ما هم بین دوست و آشنا میره و میشیم انگشت نما